با عـــــــــــــــــــــــــــــــین

پیام های کوتاه
طبقه بندی موضوعی

۲۳۳ مطلب با موضوع «شعر» ثبت شده است

ای کاش که رخسار تو را ماه نمی دید

ای بر پدر هر چه حسود است سه نقطه...!

حالا تمام دغدغه ام این شده،حسین

این اربعین کرببلا می بری مرا...؟

این نمکدان حسین(علیه السلام)جنس عجیبی دارد

هر چقدر می شکنیم،باز نمک ها دارد...


نمی گردد کسی زاهد بدین عمامه بستن ها

ندارد لطف،بی درکِ ولایت،حوزه رفتن ها

من از کرسی صدر مجمع تشخیص فهمیدم

که ناکس،کس نمی گردد به این بالا نشستن ها...

پ.ن:شاعر اهل یک کشور اسلامی بوده 

که

علی الظاهر در آن کشور،

مجمعی به نام تشخیص مصلحت وجود دارد!

یک شب

به عمد طعمه صیاد می شوم...

اعتراف می کنم که

اولین شعر عمرم را 

در دستشویی گفتم!

شرط پدرت بود مهندس شوم آخر!

ما شاعرکان را چه به سینوس و کسینوس...

بی تو به سامان نرسم،

ای سر و سامان همه تو...

پ.ن:دانلود آهنگ زیبای علیرضا قربانی

اینجا برای از تو نوشتن هوا کم است  
دنیا برای از تو نوشتن مرا کم است

اکسیر من  نه این که مرا شعر تازه نیست   
من از تو می نویسم و این کیمیا کم است

سرشارم از خیال ولی این کفاف نیست           
درشعر من حقیقت یک ماجرا کم است

تا این غرل شبیه غزل های من شود               
چیزی شبیه عطر حضور شما کم است

گاهی ترا کنار خود احساس می کنم        
اما چقدر دل خوشی خواب ها کم است

خون هر آن غزل که نگفتم به پای توست 
آیا هنوز آمدنت را بها کم است...

دشت مان گرگ اگر داشت نمی ترسیدیم

نیمی از گله ما را سگ چوپان خورده....

پ.ن:برداشت سیاسی،آزاد!