با عـــــــــــــــــــــــــــــــین

پیام های کوتاه
طبقه بندی موضوعی

آقای کمالوندی فرمودند که ما با طرف مقابل در خصوص مسئله راکتور اراک مخالفت کردیم!

طرف مقابل می گفت که باید کلیه قطعات از کشور خارج شود،ما گفتیم بتن می ریزیم،اما نگهش میداریم.

می خواهیم آن را به عنوان "نماد هسته ای" در کشور حفظ کنیم!!

پ.ن:شیاف برای رفع تب خیلی مفیده.(صرفا جهت اطلاع)

خرابی سیستم ناوبری دو شناور آمریکایی،خرابی سیستم چی پی اس سرنشینان،خرابی بی سیم های کماندو ها و...

اصلا برای من قابل باور نیست!

نمی دانم آقای ظریف و حسن روحانی چگونه این دلایل را باور کردند.

از همه بد تر یک سوال، عجیب ذهن فقیرانه ام را درگیر کرده:

اگر سربازان ایرانی با تمام تجهیزات،با همین دلیل واهی وارد خاک آمریکا می شدند،چه بلایی سرشان می آمد؟

پ.ن:ما هم چنان 12 زندانی در آمریکا داریم.چرا باید تا این حد راحت و مفت فرصت ها سوخته شود؟

امان از برجام...!


یک نگاه کوتاه بینانه امنیتی ست که می گوید:

اگر می خواهی کشور اسیر دو قطبی احمدی نژاد-هاشمی نشود،هر دو آن ها رو بکوب!!

برای همین این اواخر از صدا و سیما گرفته تا آقایون نظامی مجدد شروع کرده اند به کوبیدن احمدی نژاد.

پ.ن:به آقای سرافراز و سردار مقدم پیشنهاد می کنم،پیام رهبری و تمجید وی از احمدی نژاد پیرامون عکس العمل فوق العاده دولتِ وقت در خصوص مسئله فتنه را مرور کنند...

یعنی یک رئیس جمهور تا چه اندازه میتونه "نفهم"باشه؟!

آخه آدم ناحسابی،کسی میره توو مراسم افتتاح فاز های 15 و 16 پارس جنوبی که مظهر شکست تحریم های غربه،از ریشه دواندن تاثیرات خیالی تحریم های آمریکا در اقتصاد کشور صحبت میکنه؟!!

عقل و شعور که هیچ،حداقل یک مقدار از دوستان غربی تون الگو برداری کنید...!

بچه تر از حالا بودم!

هر وقت می خواستم یک متن سیاسی بنویسم،نوشته های حسین قدیانی رو یک ورق می زدم و بسم الله...

بعضا میشد که قاطی نوشته هام یک قسمت از نوشته های حسین آقا رو میاوردم.یا حتی باز هم بعضا،عین نوشته های حسین آقا رو.

چند روزی هست که پیوستیم به اینستاگرام.

اتفاقی یکی از نوشته ها رو ورق می زدم که برخوردم به یک مطلب خوب برای 9 دی.

نه گذاشتیم،نه برداشتیم،یک راست رفت قاطی پستای اینستاگرام ما.

حالا بچه ها دانشگاه هم خونده بودن و خیلی باریک الله گویان،می خواستند طلا بگیرن،قلم سحر آمیز ما رو.

گذشت و گذشت تا رسید به امشب!!

باز هم خیلی اتفاقی یکی از بچه ها چند روزی بود که یکی از کتاب های حسین قدیانی رو از داخل قفسه کتابای ما کش رفته بود و شروع به مطالعه کرده بود.

امشب یکهو اومد ما رو صدا کرد و گفت:

به تو باید فحش داد!!

برداشتی عین متن حسین قدیانی رو کپی کردی بعد اسم خودت رو زدی روش؟

پ.ن:اصلا له شدم.یک لحظه هنگ کردم که چی بگم؟

چطوری جمع کنم این وضعیت فلاکت بار رو!

هیچی دیگه.الان نشستم به طرف توضیح میدم به پیر به پیغمبر،همش کپی نیست.فقط یک قسمت رو کپی کردم.حالا چی کار کنم بعد از سالیانی دراز فراموش کرده بودم که اون قسمت کپی شده در اینتساگرام دقیقا از حسین قدیانی ست و اصلا ارتباطی به من نداره؟!

خلاصه شبی شد امشب...

یادتون میاد

که علی لاریجانی در آن یکشنبه سیاه مجلس چی گفت؟!

گفت که برید پرونده برادر من رو پیگیری کنید تا حقیقت روشن بشه!!

خب چی شد؟

پرونده فاضل لاریجانی به کجا ختم شد؟

بنا نیست شفافیت رسانه ای داشته باشیم؟

اگر احیانا این پرونده برای یک از اطرافیان احمدی نژاد بود،باز هم اینطوری پیگیری میشد؟؟

پ.ن:من خیلی وقته که خودم رو برای گذروندن دو واحد اوین،آماده کردم...

آهای حزب اللهی های خوش حال!!!

امروز که جیبوتی را مسخره کردید،

شک نکنید،

فردا که احیانا باز هم خواستید به ملت های مستضعف کمک کنید،مردم،حتما امروز را به یاد شما خواهند آورد.

پ.ن:آن آقای شاعری هم که یک ملت را مسخره کرده بود،شک نکند که چوبش را خواهد خورد.والسلام...

امروز در منزل گرم و نرم دانشجویی در حال نوشتن بیانیه برای شهادت شیخ باقر النمر بودم.اتفاقا چند هفته پیش هم برای فجایع نیجریه بیانیه می نوشتم.

شاید تصور کنید من مسئول بیانیه های یک تشکل شده ام،به این بلاهت گویی ایرادی وارد نمی کنم،اما دو نکته را باید به آن اضافه کرد.

اولا:خوشبختانه تا الان هیچ تشکلی، معاونت بیانیه یا دبیر بیانیه نداشته و امیدواریم نخواهد داشت.

ثانیا:از تشکل های بی روح امروز دانشگاه که کاری جز صدور بیانیه بلد نیستند،ایجاد معاونت بیانیه یا دبیر بیانیه،چنان هم بعید نیست.

البته نه اینکه فقط باید به عرصه دانشجویی عیب و ایراد گرفت،کل کشور به این وضعیت در آمده است.

فرضا چرا تا الان کسی از حوزه های علمیه گلایه نمی کند که واقعا علت این خمودگی شما در چیست؟

مگر وظیفه آقایون عالم و سخنران،فقط بستن کنسرت ها و تقویت گشت ارشاد است؟

مگر بزرگواران طلبه تاریخ نخوانده اند؟قیام مردم ذیل فتاوای علما کم در تاریخ تکرار شده است؟فتوای میرزای شیرازی لازم به یاد آوری ست؟!

فکر می کنم امروز تمام افرادی که باید وظیفه خودشان را انجام دهند،یا به گمراهی رفته اند،یا اولویت های غلط جایگزین تکالیف آن ها شده است.

خلاصه کنیم.

ما هم چنان نشسته ایم و پشت سر هم بیانیه صادر می کنیم،اما ای کاش هم دانشجویان،هم عزیزان طلبه و بعضا علما،تاریخ را مرور کنند تا معنای واقعی جنبش دانشجویی و جنبش جهان اسلام برای آن ها بیشتر درک میشد...


من از بیانات امروز رهبری اینگونه برداشت می کنم که

وظیفه اصلی برقراری تمدن اسلامی،از دوش سیاست مداران خارج شد و به دوش روشنفکران حقیقی و علمای وارسته سپرده شد.

ملاک این تمایز روشنفکری و عالم بودن هم تنفر از تمدن غرب است.

دوستانی که با زنجیره منطقی نظام اسلامی آشنا باشند،(انقلاب اسلامی،دولت اسلامی،نظام اسلامی،جامعه اسلامی،تمدن اسلامی)

متوجه خواهند شد،الان در چه مرحله ای قرار گرفته ایم...


چه کسانی امروز از 

"نظارت استصوابی" شورای نگهبان ترسیده اند؟!!