با عـــــــــــــــــــــــــــــــین

پیام های کوتاه
طبقه بندی موضوعی

۲۴ مطلب در دی ۱۳۹۴ ثبت شده است

تصور می کنم امروز برنامه ریزی منسجمی برای زدن شورای نگهبان صورت گرفته است.

هیئت اجرایی(که توسط دولت و فرمانداری انتخاب می شود)اکثر غالب نامزد ها را تایید صلاحیت می کند(از شراب خوار گرفته تا زنا کار،از توزیع کننده مواد مخدر گرفته تا فردی که 12 پرونده قضایی دارد)تا فشار رد صلاحیت ها بر شورای نگهبان افزایش یابد.

شب اعلام نتایج تایید و رد صلاحیت ها،سخنگوی شورای نگهبان-ابراهیمیان-استعفا می دهد.دلیل این عملش هم توضیح نمی دهد.(که خدا لعنتش کند بابت چنین اقدام احمقانه ای!)اما رسانه ها در اقدامی هماهنگ مطلب می نویسند که علت استعفای او عدم رضایت بابت رد صلاحیت شده ها می باشد و یک دو دستگی در شورای نگهبان شکل گرفته.یک تیم آخوند ها(متشکل از آیت الله جنتی و...)و یک تیم حقوق دادن ها(متشکل از ابراهیمیان و ...).

تصور میکنم در روزهای آینده بناست اتفاقات عجیبی در عرصه انتخابات روی دهد.

فعلا اخبار مربوط به برجام،مجال مانور بر روی این مسئله را گرفته است،اما به زودی این موضوع مجدد مطرح خواهد شد...

ما هم مثل بقیه ملت امیدواریم تحریم ها برداشته شود،

اما شک نداریم که دشمنی آمریکا با انقلاب ما تمام نشدنی ست.

در همین راستا حقیر یک تحلیل خیلی ساده می خواستم خدمت شما ارائه کنم:

اولا)شک نکنید که این متن(برجام) طبق گفته حضرت سید علی،سبب ارتقا سطح فهم و درک ملت ایران خواهد شد.پس از اجرای این متن اصلا نباید نگرانی یا واهمه داشت.اتفاقا بنده شبانه روز منتظر اجرای این متن هستم تا دست مدیران تکنوکرات برای ملت رو شود.

ثانیا)اگر الان مشاهده می کنید که رفتار آمریکا نسبت به جمهوری اسلامی تغییر کرده است،نباید تصور کرد که دشمنی ها تمام شده است!اتفاقا باید گفت که بیشترین هجمه آمریکایی ها در طول تاریخ نسبت به ملت ایران،همین امروز است.صرفا نوع و نحوه خصومت و عداوت متحول شده.

من تصور می کنم که آمریکا امروز به دنبال تغییر دستگاه محاسباتی مسئولین و مردم ماست.پس شاید در این مسیر مهربانی هایی هم در حق ما انجام دهد،تا شاید چهره ذلت بار خودش در طول تاریخ را در منظر ملت ایران کمی بتواند بزک کند.

ثالثا)امت حزب الله از امروز باید پای کار باشد تا خدایی نکرده واقعه عبرت آموز "آندلس"برای کشور ما نیز محقق نگردد.

مسیحیان در ماجرای فتح آندلس صرفا با مسلمین توافق کردند تا با او مبادلات تجاری داشته باشند.به مرور زمان استحاله حکومت اسلامی سبب شد،یک حمله خیلی سطح پایین،فتح آندلس-بزرگ ترین حکومت عصر خودش-را به همراه داشته باشد.

رابعا)اوصیکم به اقتصاد مقاومتی.به نظر حقیر،امروز عرصه فعالیت امت حزب الله فقط در زمینه مطالبه اقتصاد مقاومتی ست.اگر خواب بمانیم،چنان بلایی سر کشور ما بیاورند که شاید بیداری شبانه روز نسل های آینده هم نتواند آن را جبران کند.

راستی یک سوال.چند درصد ما حزب اللهی ها از اجناس ایرانی استفاده می کنیم؟

چند درصد ما با بهانه های واهی از خرید گوشی و لوازم جنس داخل طفره می رویم؟؟!

در خصوص مسئله آزاد سازی ملوانان انگلیسی در دولت احمدی نژاد:


اولا:در سال 86 پس از دستگیری این ملوانان در خلیج فارس،شخص رئیس جمهوری از فرمانده حاضر در صحنه تشکر و قدرانی کرد ومدال افتخار به آن سردار(که از آشنایان ما بود)اعطا کرد.اما الان چطور؟


ثانیا:احمدی نژاد دو هفته تمام این افراد رو در کشور نگه داشت.بعد از عذرخواهی کتبی بلر که با نامه نگاری مستند انجام شد،رئیس جمهور هم دستور آزاد سازی این افراد رو صادر کرد.


ثالثا:در یک اقدام کاملا رسانه ای،هنگام بدرقه این افراد،لباس های نظامی این افراد رو از تن در آورد و جایگزین اون کت و شلوار به تنشون کرد.(که این اقدام رو انگلیسی ها خیلی بهتر از برخی از این تازه به دوران رسیده ها تشخیص دادند)


چون بلافاصله با ورود اون ملوانان انگلیسی به کشور شون،داخل هواپیما کت و شلوار ها را از تن شون در آوردند و لباس نظامی تن شون کردند.


اما الان چطور؟


با همان قایقی که آمدند،با همان قایق هم برگشتند.بدون حتی یک عذرخواهی خشک و خالی!!!


حتی گستاخ تر از قبل.میتونید نمونه این گستاخی رو در بیانیه جان کری ببینید.


رابعا:مسئله مبادله افراد.


همین الان ما 12 ایرانی در زندان های آمریکا داریم که صرفا به دلایل دروغین بازداشت شده اند.


که الان بهترین فرصت برای مبادله آن ها بود.


سال 86 در خصوص ماجرای ملوانان انگلیسی ،ایران مهدی عبدالمهدی-که ملقب بود به ابوزینب-از طرف مقابل دریافت کرد،بعد اسیران رو تحویل داد.


که به نسبت حساسیت این فرد،واقعا معامله خوبی بود.اما الان چطور؟؟


خلاصه کنیم.


حقیقتا مسئله از کار افتادن سیتسم ناوبری دو قایق مجهز،از کار افتادن یکجای جی پی اس های همه سر نشینان،ار کار افتادن بی سیم کماندوها یک مقدار غیر قابل باوره!


نمیدونم بر چه اساس آقایون نظامی،دولتی و... این دلایل رو باور کردند.


اما یک سوال می خواستم بپرسم:اگر چند سرباز ایرانی با همین دلایل وارد خاک آمریکا می شدند،آمریکا هم با ما چنین برخورد ذلیلانه ای می کرد؟؟!

گاهی اوقات آدم با خودش فکر می کنه که چی میشه

اگر همین الان در کائنات نباشه!

چه تاثیری داره نبودنش؟

پ.ن:دعا می کنیم عمر ما اضافه بشه به عمر افرادی که در این عالم تاثیر گذارند.

مثل برادر عزیزمون آقا صادق شهبازی

آقای کمالوندی فرمودند که ما با طرف مقابل در خصوص مسئله راکتور اراک مخالفت کردیم!

طرف مقابل می گفت که باید کلیه قطعات از کشور خارج شود،ما گفتیم بتن می ریزیم،اما نگهش میداریم.

می خواهیم آن را به عنوان "نماد هسته ای" در کشور حفظ کنیم!!

پ.ن:شیاف برای رفع تب خیلی مفیده.(صرفا جهت اطلاع)

خرابی سیستم ناوبری دو شناور آمریکایی،خرابی سیستم چی پی اس سرنشینان،خرابی بی سیم های کماندو ها و...

اصلا برای من قابل باور نیست!

نمی دانم آقای ظریف و حسن روحانی چگونه این دلایل را باور کردند.

از همه بد تر یک سوال، عجیب ذهن فقیرانه ام را درگیر کرده:

اگر سربازان ایرانی با تمام تجهیزات،با همین دلیل واهی وارد خاک آمریکا می شدند،چه بلایی سرشان می آمد؟

پ.ن:ما هم چنان 12 زندانی در آمریکا داریم.چرا باید تا این حد راحت و مفت فرصت ها سوخته شود؟

امان از برجام...!


یک نگاه کوتاه بینانه امنیتی ست که می گوید:

اگر می خواهی کشور اسیر دو قطبی احمدی نژاد-هاشمی نشود،هر دو آن ها رو بکوب!!

برای همین این اواخر از صدا و سیما گرفته تا آقایون نظامی مجدد شروع کرده اند به کوبیدن احمدی نژاد.

پ.ن:به آقای سرافراز و سردار مقدم پیشنهاد می کنم،پیام رهبری و تمجید وی از احمدی نژاد پیرامون عکس العمل فوق العاده دولتِ وقت در خصوص مسئله فتنه را مرور کنند...

یعنی یک رئیس جمهور تا چه اندازه میتونه "نفهم"باشه؟!

آخه آدم ناحسابی،کسی میره توو مراسم افتتاح فاز های 15 و 16 پارس جنوبی که مظهر شکست تحریم های غربه،از ریشه دواندن تاثیرات خیالی تحریم های آمریکا در اقتصاد کشور صحبت میکنه؟!!

عقل و شعور که هیچ،حداقل یک مقدار از دوستان غربی تون الگو برداری کنید...!

بچه تر از حالا بودم!

هر وقت می خواستم یک متن سیاسی بنویسم،نوشته های حسین قدیانی رو یک ورق می زدم و بسم الله...

بعضا میشد که قاطی نوشته هام یک قسمت از نوشته های حسین آقا رو میاوردم.یا حتی باز هم بعضا،عین نوشته های حسین آقا رو.

چند روزی هست که پیوستیم به اینستاگرام.

اتفاقی یکی از نوشته ها رو ورق می زدم که برخوردم به یک مطلب خوب برای 9 دی.

نه گذاشتیم،نه برداشتیم،یک راست رفت قاطی پستای اینستاگرام ما.

حالا بچه ها دانشگاه هم خونده بودن و خیلی باریک الله گویان،می خواستند طلا بگیرن،قلم سحر آمیز ما رو.

گذشت و گذشت تا رسید به امشب!!

باز هم خیلی اتفاقی یکی از بچه ها چند روزی بود که یکی از کتاب های حسین قدیانی رو از داخل قفسه کتابای ما کش رفته بود و شروع به مطالعه کرده بود.

امشب یکهو اومد ما رو صدا کرد و گفت:

به تو باید فحش داد!!

برداشتی عین متن حسین قدیانی رو کپی کردی بعد اسم خودت رو زدی روش؟

پ.ن:اصلا له شدم.یک لحظه هنگ کردم که چی بگم؟

چطوری جمع کنم این وضعیت فلاکت بار رو!

هیچی دیگه.الان نشستم به طرف توضیح میدم به پیر به پیغمبر،همش کپی نیست.فقط یک قسمت رو کپی کردم.حالا چی کار کنم بعد از سالیانی دراز فراموش کرده بودم که اون قسمت کپی شده در اینتساگرام دقیقا از حسین قدیانی ست و اصلا ارتباطی به من نداره؟!

خلاصه شبی شد امشب...

یادتون میاد

که علی لاریجانی در آن یکشنبه سیاه مجلس چی گفت؟!

گفت که برید پرونده برادر من رو پیگیری کنید تا حقیقت روشن بشه!!

خب چی شد؟

پرونده فاضل لاریجانی به کجا ختم شد؟

بنا نیست شفافیت رسانه ای داشته باشیم؟

اگر احیانا این پرونده برای یک از اطرافیان احمدی نژاد بود،باز هم اینطوری پیگیری میشد؟؟

پ.ن:من خیلی وقته که خودم رو برای گذروندن دو واحد اوین،آماده کردم...