با عـــــــــــــــــــــــــــــــین

پیام های کوتاه
طبقه بندی موضوعی

عدالت برای همه!

دوشنبه, ۱۸ خرداد ۱۳۹۴، ۰۷:۲۷ ب.ظ

حمید بقایی هم بازداشت شد.

پ.ن:به امید بازداشت هر مجرمی که در دادگاه صالح انقلاب اسلامی جرم وی اثبات می شود.

جوانفکر،رحیمی،بقایی و...

نظرات  (۷)

دادگاه صالح ؟؟ همان دادگاههای غیر علنی که با اشاره جهانگیری تشکیل می شوند؟
پاسخ:
هر دادگاهی که در حکومت اسلامی برگزار شود...
کدام حکومت اسلامی؟ 
پاسخ:
حکومت جمهوری اسلامی
متاسفم. هر اندازه دانشگاه آزاد اسلامی اسلامی است جمهوری اسلامی هم اسلامی است. من از دیروز یک اپووزیسون هستم و آرزویم فقط سرنگونی این حکومت است.  این نظام باید سرنگون شود. آینه عدالت هر حاکمیتی دستگاه قضایی آن است پس
الملک یبقی مع الکفر و لا یبقی مع الظلم

این مساله کلا ربطی به شخص بقایی یا دیگری ندارد. ظلم به صورت یک رویه دایمی این دستگاه در آمده است. فقط دیروز برایم این مساله عنیت یقینی پیدا کرد. 
پاسخ:
رویه این نظام و این دستگاه ظلم نیست.
اگر ظلمی هم وجود دارد به سبب وجود چند ظالم در آن می باشد.ولا غیر...
(بیابید نمونه ظلم هایی که در حکومت امیرالمومنین هم توسط کارگزان وی انجام می شد.)
ببین برادر عزیز! وقتی فساد یکی دو مورد باشد حق با شما است. اما وقتی فساد به صورت یک موجود زنده هوشمند و سازمان یافته درآید که از خودش دفاع می کند و کار به جایی برسد بر خلاف همه دستورات اسلام، با دادگاههای غیر علنی افراد را محکوم می کنند- حالا هر کی - و احدی از صدر تا ذیل این مملکت جرات مخالفت ندارد، یعنی اینکه امثال شما بیخود خودتان را گول می زنید.
 ما گفتنیم احمدی نژاد نباید مسافرت کند و رسانه ای شود. گوش ندادند. معنای "وقت احتیاطی" را هم که نفهمیدند  آقایان فرمودند پرونده احمدی نژاد در وقت احتیاطی است!
بیایید و بفهمید که تمام شد آقا. احمدی نژاد غلط کرد که وارد دستگاه ظلمه شد و به ستمگران کمک کرد. خدا اراده کرده است هر کس به ستمگران کمک کند خدا همان ستمگران را بر خودش مسلط کند.
این هم درسی است است برای همه ما.
رهبری نظام هم یک وجود نمایشی است که اگر جرات کند علنا با این چیزها مخالفت کند خودش را حذف می کنند.
پاسخ:
سلام.
ما اعتقاد داریم که این نظام صد در صد در جهت اسلام قرار ندارد.اما این اعتقاد را هم داریم که صد در صد مقابل اسلام هم قرار نداریم.ما یک نمره در میان این ها هستیم و اراده خود را عزم کرده ایم تا به سمت اسلام حرکت کنیم(هر چند تا قبل از ظهور نمی توانیم به نقطه صد برسیم.اما این به معنای توقف نیست)
اگر در دستگاه انقلاب افراد نا پاک هستند،افراد ظالم هستند،افراد فاسد هستند،یقینا افراد معتقد و پاک هم وجود دارند.بدون شک تعدادشان هم از افراد فاسد بیشتر است.
ما هم رویش داریم و هم ریزش.قطعا و جازما تعداد رویش ها از زیرش ها بیشتر است.ما نباید نا امید و مایوس شویم.ما هنوز رهبری داریم که در شجاعت بی نظیر است،هنوز مسئولینی داریم که (همانند احمدی نژاد) دلشان برای انقلاب می تپد و یقینا ما هم نباید از کار بایستیم.
اینکه اپوزیسیون شویم چاره ای برای رفع مشکلات نیست.ما هم می شویم نوری زاد.آیا آن ها کاری برای انقلاب می کنند؟آن دنیا چگونه می خواهیم رو به روی حضرت زهرا سرمان را بالا بگیریم؟با چه رویی می خواهیم بگوییم که ما تا نفس آخر کار کردیم(حتی اگر تا نفس آخر کاری درست نشد)؟این شرم نیست که ما در صف مقابلان با نظام و شیاطین و مستکبرین قرار بگیریم؟
این نظام استکبار نیست.هر چند ظلم در آن اتفاق بیفتد.ما تا آخر ایستاده ایم پای این نظام تا شرایط را بهبود ببخشیم...
فقط در همین یک مورد کلاه خودتان را قاضی کنید. در نظام طاغوتی پهلوی دادگاهها علنی بود تا جایی خسرو روزبه و خسرو گلسرحی و فداییان اسلام بتوانند علنا حرفهایشان را بزنند و حتی نلویزیون آن را پخش کند و الان عین متن دفاعیات آنها برای قضاوت پیش روی ما است.
اما در جمهوری اسلامی می بینید وضعیت چگونه است. آیا به سوی بهتر شدن و اسلامی تر شدن رفته ایم یا بر عکس؟

ما اگر رویشی داریم رویش اعتقادی است. در عملکردها و نخوه اداره کشور فقط ریزش داشته ایم و هیچ رویشی در کار نبوده است. این نظام فاسد اتفاقا خودش تحمل آن رویش ها را ندارد مگر به عنوان گوشت دم توپ بخواهد استفاده شان بکند.

این خاندانها چطور وارد انقلاب شدند؟ چطور برای اینهمه ترور سال 60 یک بار کار کارآگاهی صورت نگرفت؟ چطور در همین ماجرای گربلای 4 ، زمان انجام عملیات لو رفت؟ و بعد که لو رفت اصرار برای ادامه عملیات افزایش تلفات برای چه بود؟

قرار نیست ما نوری زاد شویم. این اشتباه شما است که فکر می کنید هر اپوزوسیونی مساوی نوری زاد است!! اما امروزی که پرچم الله نشان در دست حامیان ظریف است البته ما باید اپوزویسون این پرچم باشیم.
این نظام است که الان خودش اپوزوسیون گفتمان انقلاب اسلامی شده است و ما باید اپوزوسیون این نظام باشیم. همانطور همسر مائو زیر عکس وبه جرم داشتن عقاید مائوییستی محکوم به اعدام شد!
استحاله یعنی همین.
پاسخ:
نظام اپوزوسیونِ گفتمان انقلاب نیست.
افرادی که در نظام هستند شاید با این گفتمان مغایر باشند.همان طور که رهبری در حرم حضرت امام(ره) از تحریف امام سخن می گوید.بنا نیست به دلیل وجود چند فرد مدعی،افراد معتقد به گفتمان انقلاب اسلامی مایوس شوند و میدان را ترک کنند.اگر میدان از انسان های پاک و صالح و انقلابی خالی و عاری شود،این عرصه برای انسان های فاسد فراخ تر خواهد شد.ما تا آخرین نفس پای این انقلاب می ایستیم حتی اگر خون ما به ظاهر برای این انقلاب فایده ای نداشته باشد.
بنظر صحبت های رهبری در تاریخ 1378/9/26 بسیار مرتبط با بحث است:
 عرض کردم، غصّه‌هایی هم هست. من اصلاً نمی‌خواهم غصّه‌ها و غمها را مطرح کنم. بحمداللَّه غمگسار داریم. خدای متعال و اولیای او، بهترین غمگسارند. در همه‌ی مراحل زندگی این‌طور بوده است؛ امروز هم همان‌طور است. اما اگر من فقط بخواهم یک اشاره کنم، غم بزرگ این است که - همان‌طور که قبلاً اشاره کردم - بعضی عناصری که هیچ سودی در سلطه‌ی امریکا بر این کشور ندارند، از روی غفلت و اشتباه و ضعفها و عقده‌ها، برای سلطه‌ی امریکا بر این کشور تلاش می‌کنند! البته اشخاص مختلفند؛ بعضیها عقده‌ای دارند؛ بعضیها کینه‌ای دارند؛ بعضیها گله‌ای از کسی دارند؛ برای خاطر دستمالی، قیصریه را آتش می‌زنند؛ به‌خاطر یک دشمنی و یک کینه‌ی شخصی و یک محرومیت از فلان مسؤولیت که مایل بوده به او بدهند و مثلاً نشده و به‌خاطر یک اشتباه در فهم، می‌بینید که حرفی می‌زنند، اقدامی می‌کنند، موضعی می‌گیرند و کاری می‌کنند که به ضرر تمام می‌شود و در خدمت دشمن قرار می‌گیرند! بدانید؛ این رادیوهای بیگانه، با میلیونها دلار صرف و خرج راه می‌افتد. اینها هدف دارند از این‌که این تبلیغات را می‌کنند؛ می‌خواهند افکار عمومی کشورهای مخاطب خودشان را تحت تأثیر قرار دهند. بیخودی که نمی‌آیند از شخصی، از حرفی، از جریانی، این‌طور دفاع کنند! هر آدم عاقلی تا دید دشمن برایش کف می‌زند، باید به فکر فرو برود و بگوید من چه غلطی کردم؛ من چه کار کردم که دشمن برای من کف می‌زند؟! باید به خود بیاید. این مایه‌ی غصّه است که بعضی از کف زدن دشمن خوششان می‌آید! اگر گلزنِ مهاجم ما در میدان فوتبال، اشتباهاً به دروازه‌ی خودش گل بزند، چه کسی در آن میدان کف خواهد زد؟ طرفداران تیم مقابل و مخالف. حالا شما وقتی که می‌بینی دشمن برایت کف می‌زند، باید بفهمی که به دروازه‌ی خودی گل زده‌ای! ببین چرا زدی؟ ببین چرا کردی؟ ببین چه اشتباهی کرده‌ای؟ ببین مشکلت کجاست؟ بگرد مشکل خودت را پیدا کن و توبه کن. من در این ماه رمضان، از همه‌ی کسانی‌که این خطای بزرگ را در مقابل ملت ایران کردند، می‌خواهم که در مقابل خدا و در مقابل اسلام توبه کنند. مبادا خیال شود که این خطا در مقابل شخص این بنده‌ی حقیر است؛ نه. بنده که کسی نیستم؛ بنده هیچ اهمیتی ندارم؛ این را بدانندهیچ ادّعایی هم ندارم؛ هیچ دلبستگی‌ای هم به مسؤولیت و اقتدار ندارم. البته مایه‌ی افتخار است برای هر کسی که بتواند به این مردم خدمت کند؛ اما دلبستگی نیست؛ آنهایی که باید بدانند، می‌دانند. دل انسان غمگین می‌شود و می‌شکند به‌خاطر این‌که چرا کسانی که نان انقلاب را خوردند، نان اسلام را خوردند، نان امام زمان را خوردند، دم از امام زمان زدند، دم از ائمّه‌ی معصومین زدند، حالا طوری مشی کنند که اسرائیل و امریکا و سیا و هرکسی که در هر گوشه‌ی دنیا با اسلام دشمن است، برایشان کف بزنند! این، انسان را غصّه‌دار می‌کند. ولی به شما عرض کنم، بشارتهای الهی این‌قدر زیاد است که هر غمی را از دل پاک می‌کند. بشارتهای الهی خیلی زیاد است. نباید خیال کرد که اگر چهار نفر آدمی که سابقه‌ی انقلابی دارند، از کاروان انقلاب کنار رفتند، پس انقلاب غریب ماند. نه آقا، همه‌ی انقلابها، همه‌ی فکرها، همه‌ی جریانهای گوناگون اجتماعی، هم ریزش دارند، هم رویش دارند؛ ریزش در کنار رویش.
شما به صدر اسلام نگاه کنید، ببینید آن کسانی‌که در دوران غربت اسلام و غربت علی، از امیرالمؤمنین دفاع کردند، چه کسانی بودند؟ اینها سابقه‌داران اسلام نبودند. سابقه‌داران اسلام، جناب طلحه و جناب زبیر و جناب سعدبن‌ابی وقّاص و امثال اینها بودند. بعضی از اینها علی را تنها گذاشتند؛ بعضی از اینها در مقابل علی ایستادند. اینها ریزشها بودند. اما رویش کدام است؟ رویش، عبداللَّه‌بن‌عبّاس است؛ محمّدبن‌ابی‌بکر است؛ مالک اشتر است؛ میثم تمّار است. اینها رویشهای جدیدند. اینها که در زمان پیامبر نبودند؛ اینها در همان دوران غربت اسلام روییدند؛ اینها نهالهای تازه‌اند. شما ببینید یک مالک اشتر در همه‌ی تاریخ اسلام چقدر مؤثّر است. بله؛ ممکن است کسانی ریزش پیدا کنند که البته مایه‌ی تأسّف است.
وقتی به امیرالمؤمنین شمشیر زبیر را دادند، گریه کرد. همان‌طور که گفتم، غصّه دارد. غصّه دارد کسانی ریزش پیدا کنند که یک روز پای سفره‌ی انقلاب، پای سفره‌ی امام زمان، پای سفره‌ی اسلام و قرآن نشستند و نان و نمک اسلام را خوردند؛ اما در کنار آن ریزشها، مالک اشترها هستند؛ عبداللَّه‌بن‌عباسها هستند. امیرالمؤمنین هرجا در میدانهای جنگ احتیاج به زبان داشت، عبداللَّه‌بن‌عباس می‌رفت و امیرالمؤمنین را یاری می‌کرد. هرجا احتیاج به شمشیر داشت، مالک اشتر بود. مثل مالک اشتر، مثل عبداللَّه‌بن‌عباس، مثل محمّدبن‌ابی‌بکر - مثل این رجال - نه یکی، نه ده نفر، نه هزار نفر که هزاران نفر بودند. این‌طور نیست که شما خیال کنید حالا چهار نفر آدمی که از راه برگشتند و نیرویشان تمام شد، معنایش این است که نیروی این گردونه‌ی عظیم تمام شده است. نه آقا؛ بعضیها در بین راه قوّه‌شان تمام می‌شود. بله؛ ضعیفترها وسط راه آذوقه‌شان تمام می‌شود. یک نفر از مشهد حرکت کرده بود که با کاروانی به کربلا برود. به خواجه اباصلت که رسیدند - کسانی که به مشهد رفته‌اند، می‌دانند که خواجه اباصلت کجاست - گفت ما که خرجیمان تمام شد! بعضیها خرجیشان در خواجه اباصلت تمام می‌شود؛ بعضیها خرجیشان بین راه تمام می‌شود؛ بعضیها دو سه کیلومتر می‌آیند، بعد خرجیشان تمام می‌شود! این همان ارتجاع و برگشتن است. این افتخار نیست؛ اینننگ است؛ این بریدن است؛ این از راه ماندن است؛ اما: «الم تر کیف ضرب اللَّه مثلاً کلمة طیبة کشجرة طیبة اصلها ثابت و فرعها فی السماء»؛ ریشه مستحکم است و شاخه‌ها روزبه‌روز همین‌طور زیادتر می‌شود: «تؤتی اکلها کلّ حین باذن ربّها»؛ رویش جدید هست. جا دارد که درباره‌ی این ریزشها و رویشها، از دیدگاه جامعه‌شناختی و روان‌شناختی و تاریخی، کار و بحث کنند.
عزیزم من! این آخرین کامنتی است که در این حصوص می گذارم اگر باز هم بر نظر خود اصرار دارید دیگر حرفی ندارم.

 احتمالا هم فیلمهای چارلی چاپلین را دیده ای و هم فیلمهای لورل و هادری را. هر دو هم خنده دارند. اما می دانید فرقشان چیست؟

لولورل و هادری دو نفر احمق و نادان استثایی هستند که رفتارشان در جامعه مدرن و عاقل ،منطقی نیست و خنده دار به نظر می آیند. اما چارلی چاپلین برعکس، همیشه فردی بسیار عاقل و دلسوز است که در تقابل با جامعه نادان و فاسد است و همین مساله است که فیلمش را خنده دار می کند.

فرض شما این است که همه چیز خوب است الا یک عده افرادی که به دلایل شخصی دچار فساد هستند!در حالی که برعکس این سیستم است که خودش مافیایی و فاسد است و اگر احیانا کسی جرات کند در آن سالم باشد خرد می شود و مفسد و قانون شکن نامیده می شود. در شهر کلاغها وجود یک طوطی ناهنجاری است.

وقتی در مورد عملکرد ارکان حاکمیت سحن می گوییم منظورمان خطای چند شخص نیست. بلکه منظور یک گفتمان قدرت حاکمیتی است.

این حرفهای رهبری با کمال احترام  یک مشت دردرل بی حاصل است آیا پاسخ حضرت علی به مغیره بن شعبه را نخواندید که اصرار داشت امام برای مصلحت چند روزی عزل معاویه را به تاخیر اندازد؟

حضرت علی علیه السلام پاسخ داد آیا تو ضمانت می کنی که من آنقدر زنده بمانم که سر فرصت معاویه را عزل کنم؟ مفیره گفت نه. امام به مضمون فرمود پس اگر هر روزی من در عزل او تاخیر کنم گناهش گردن من است.
وقتی رهبری می داند این آقایان اعتقاد ندارد چرا از دادن پست به همان رویشها خودداری می کند؟ چون از همان ریزش ها می ترسد!! می داند که حضرات کله گنده چشم دیدن حضور افرادی خارج از حلقه قدرت را ندارند. پس همه انتخابهایش را درون این حلقه انجام می دهد.

شما نگاه کنیدبه عزل و نصبهای همین رهبری. هر کسی را عزل می کند یکی بدترش را نصب می کند. چرا؟ چون فکر می کنم حفظ مصالح نظام با بستن دهان این و آن به لقمه ممکن است. آنها هی پررو شدند و رهبری هم هی امتیاز بهشان داد. البته فرض ما این است که رهبری عمد ندارد و از سر فشار و ناچاری مجبور به این کارها است.

اما این مساله چیزی را تفییر نمی دهد. نظام عمیقا فاسد است. آن مجلس و آن دولت و آن دستگاه قضایی و آن نفت و آن دیپلماسی و.. روز روشن و علنی یک رشوه دهنده مثل فاضل می شود قهرمان و طلبکار و افشاگر این فساد می شود لکه ننگ!  و خودش متهم می شود.
بابا بخدا در اسراییل هم اینقدر فساد شدت ندارد.
دقت کنید که من شخص رهبری را مسوول نمی دانم. چون تو اصلا مسوولیتی ندارد و صرفا یک کاراکتر حفظ ظاهر و نمایشی برای نظام است که تنها وقتی ارکان حاکمیت دچار اختلاف شوند وجودش به عنوان ریش سفید معنی می یابد. اما در جایی که قوا اختلاف خود را کنار بگذارند می بینید که رهبری حتی جرات سفر استانی و خارج شدن از تهران را هم ندارد!

پس مساله این نیست که افراد صالح اگر میدان را خالی کنند چه می شود. مساله این است اگر افراد صالح وارد این سیستم شوند  باید در آن ذوب و پذیرفته شوند و در غیر این صورت خودشان برچسب فاسد خواهند خورد.
پس ما با ریزش چند نفر سر و کار نداریم. ما با مجموعه ای منافق سر و کار داریم که از روز اول اعتقادی به شعارهایی که می داد نداشت و صرفا جایی که منفعتش اقتضا کرد ماهیت خود را نشان داد.
یک پیشنهاد
می ترسم این گفتگو و بحثی که صورت گرفت سبب آزار شما توسط همان دستگاه قضایی شود. پس شاید بدنباشد همه این کامنتها و بحثها را حذف کنید.
پاسخ:
نه.نیازی به پاک شدن نیست...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی