سخنان مهم استاد روح خطاب به دوستان انقلاب! :: با عـــــــــــــــــــــــــــــــین

سخنان مهم استاد روح خطاب به دوستان انقلاب!

يكشنبه, ۲۶ مرداد ۱۳۹۳، ۰۸:۱۰ ب.ظ

قضیه بر می گرده به خیلی سال پیش!

یکی از جلسات استاد روح(قبل از وقایعی که عمار پندارها بر سر احمدی نژاد آوردند)

اختصاص پیدا کرده بود به اتفاقاتی که قرار است در آینده کشور پدید بیاید!

یک نکته در اون جلسه مطرح کردند که از تمام نکات مهم تر و کلیدی تر بود:

"برادران فحش خورتون رو قوی کنید!"

پ.ن1:می ارزد که تمام اون جلسه،چندین بار گوش داده شود!

پ.ن2:سال 90 که سایت ایشون افتتاح شد،اون مطلب توسط بچه های سایتشون

رسانه ای گردید،

اما به گمانم این مطلب به اواخر سال 88 بر می گردد.

پ.3:قسمت کلیدی اون سخنرانی و فایل صوتی تمام جلسه در آدرس زیر:

http://hekmatsara.ir/component/content/article/43-news/106-sokhanan-mohem.html

۰ ۰
۹۳/۰۵/۲۶

۲۶ مرداد ۹۳ ، ۲۰:۲۶

مسعود

حرفهایشان را خواندم. اما طرز دفاع ایشان منطقی نیست.

باید بدانند که ایجاد محبت بین مومن و منافق ناممکن است و هرکاری هم که یکنند این دشمنی وجود دارد. و بیشتر هم می شود. تردیدی نیست که بخش بزرگی از جامعه ما در اثر حرامخواری نسبت به اساس دیانت بی اعتقاد شده اند و غیرت و حیای خود را از دست داده اند. در این شرایط خوشبینی بیجا همان خودفریبی است.

دقت کنید ایجاد محبت به هر قیمتی هدف اسلام نیست. بلکه باید حق را عرضه کرد تا حقطلبان خود بخود با هم احساس الفت کنند. محبت به دور باطل و یا محبت با تفکرات پلورالستی جز نفاق چیز دیگری نیست.

پاسخ این تفکر را قبلا شهید مطهری در جاذبه و دافعه علی علیه السلام داده است.

۲۶ مرداد ۹۳ ، ۲۲:۳۸

نه دوست عزیز.

به نظر می رسد برداشت شما از مفهوم جذب بیش از حد خوشبینانه است. جذب به سوی چه؟ به سوی حق یا به سوی باطل؟ آیا صرف جذب برای شما هدف است؟

اگر قرار بود با کوتاه آمدن از حق و عدالت و سکوت در مقابل کجروی ها دلها را جذب کرد قطعا پیامبر خدا صلی الله و علیه و آله و اهل بیت ایشان از این رویه استفاده می کردند.

تمام دشمنی ها و جنگ ها و ناملایمات هم به خاطر این بود که معتقد بودند قل الحق و لو کان فیه هلاکک.

در حالی که یک سکوت کافی بود تا دلها را به دست آورند.

در عوض وقتی حق مبنا قرار بگیرد خود بخود محبت مورد نظر شما بر اساس حق شکل می گیرد. آن محیبت بین مومنین است که خدا می فرماید:واذکروا نعمة الله علیکم إذ کنتم أعداء فألف بین قلوبکم فأصبحتم بنعمته إخوانا

و دو قبیله که دشمن خونی بودند مثل اوس و خزرج با هم برادر می شوند. این الفت اسلامی الفت حول حبل الله است نه غیر از آن.

اما خود امیرالمومنین علی علیه السلام می فرماید اگر با شمشیرم بر بینی مومن بزنم که دشمن من شود، با من دشمنی نخواهد کرد و اگر تمام دنیا را به منافق ببخشم تا مرا دوست بدارد، دوست من نخواهد شد و این بدان جهت است که قضای الهی جاری شد و بر زبان پیامبر امی (صلی الله و علیه و آله) گذشت که فرمود ' ای علی! مومن تو را دشمن نگیرد و منافق تو را دوست نخواهد داشت.

اگر بخواهیم طوری رفتار کنیم که مسلمان به زمزم شوید و هندو بسوزد نتیجه آن چ تبدیل شدن به یک منافق دو چهره نیست.

الته اگر حق را بگویید خود بخود دلهای مردم و فطرتهای پاک جذب خواهند شد. اما از دلهایی که قساوت مال حرام تسخیرشان کرده است انتظاری نیست.

۲۶ مرداد ۹۳ ، ۲۳:۵۹

دوست عزیز ، صحبتهای شما موید حرف هایی است که گفتم.

پیغمبر که با کسی خصومت و کینه شخصی نداشت. دوستی و دشمنیش برای خدا بود. وقتی ابوسفیان و یا وحشی قاتل حمزه بگوید که تسلیم حق شدند و مسلمان شدند دیگر جایی برای انتقام نبود.

دقت کنید که قصاص تنها بین دو مسلمان معنی دارد. اما اگر کافری مسلمانی را بکشد می شود کافر حربی و باید اعدام شود اما وقتی مسلمان شد همه گذشته اش پاک می شود.

در مورد محبت عرض می کنم که محبت را با رافت اشتباه نگیرید. بچه ای که مریض است و باید آمپول بزند و بزور پدر و مادر به ا آمپول می زنند را به یاد آورید. عمل پدر و مادر خشن است اما از روی محبت است. اما رافت در کار نیست. حتی اجرای خدود هم عین رحمت و محبت است اما رافت نیست . مثلا در مورد زناکاران خدا می فرماید:

الزَّانِیَةُ وَالزَّانِی فَاجْلِدُوا کُلَّ وَاحِدٍ مِّنْهُمَا مِائَةَ جَلْدَةٍ وَلَا تَأْخُذْکُم بِهِمَا رَأْفَةٌ فِی دِینِ اللَّهِ

پس اینکه دایم جای رافت و محبت را اشتباه کنیم درست نیست. همین زناکاران هم در دایره محبت ما هستند. اما در دایره رافت ما نیستند.

اینکه مرتب بگوییم ضعف از ما بوده که آنها هدایت نشدند کار درستی نیست. پیامبر خدا هم همیشه از ایمان نیاوردن مرم غصه می خورد اما هرگز نمی بینید جای خودش را به خاطر ایمان نیاوردن آنها سرزنش کند.

مجددا تاکید می کنم منظور این نیست که ما باید کسی را برانیم. منظور این بود که ما نباید به امید جذب افراد از موضع حق سرسوزنی کوتاه بیاییم.

خوارج برای جذب شدن فقط یک توبه خشک و خالی از امام علی علیه السلام می خواستند. حتی یکبار یکی از آنها آمدت و گفت از گناهانت توبه کن! امام فرمود استغفرالله من کل الذنب. خدا همه گناهان ما را ببخشد. بلافاصله بین آنها شایع شد علی از حکمیت توبه کرده است! و رفتند گفتند حال که علی توبه کرد در خدمت او هستیم و آماده اعزام به شام. در این وضع اشعث بن قیس آمد و پرسید از حکمیت توبه کرده ایذ؟ امام کافی بود بگوید بله و یا فقط سکوت کند تا جذب حداکثری اتفاق بیفتد!

اما بلافصله میان آنها رفت و گفت حکمیت جایز است و من هرگز از آن توبه نکرده ام. و دوباره خوارج شوریدند.

اتین را می گویم نبایدسکوت کنیم. اینکه در قضیه حجاب سکوت کنیم یا مثلا به فلان جوان هیچ نگوییم که لباسهای ناهنجار به تن دارد و اسمش را جذب بگذاریم فقط خود فریبی است.

با عـــــــــــــــــــــــــــــــین

با عـــــــــــــــــــــــــــــــین

عاشقانه ها

احمدی نژاد

سیاسی

شعر

شهید

اهل بیت(علیهم السلام)

رهبری عزیز انقلاب

پیامک ها

خنده حلال

آیات شبانه

شب جمعه نوشت

سخنان مهم استاد روح خطاب به دوستان انقلاب!

نظرات (۳)

ارسال نظر