با همین نیمه همین معمولی ساده بساز
دیر کردی نیمه ی عاشق ترم را باد برد
- ۰ نظر
- ۲۰ آبان ۹۳ ، ۲۲:۵۷
با همین نیمه همین معمولی ساده بساز
دیر کردی نیمه ی عاشق ترم را باد برد
سرسبز دل از شاخه بریدم ، تو چه کردی؟
افتادم و بر خاک رسیدم ، تو چه کردی؟
من شور و شر موج و تو سرسختی ِ ساحل
روزی که به سوی تو دویدم ، تو چه کردی؟
هر کس به تو از شوق فرستاد پیامی
من قاصد ِ خود بودم و دیدم تو چه کردی
مغرور ، ولی دست به دامان ِ رقیبان
رسوا شدم و طعنه شنیدم ، تو چه کردی؟
«تنهایی و رسوایی » ، « بی مهری و آزار »
ای عشق ، ببین من چه کشیدم تو چه کردی !
بی تو دل و جان من سیر شد از جان و دل
جان و دل من تویی ای دل و ای جان من...
حالا که به قلب تو افتاده دلم
در تابه ی بی محلی ات سرخ نکن....
داشتم به صدات گوش می کردم،
متوجه حرفات نشدم...!
پ.ن:شده که می گم ها...
به ظهر عاشورا کاری ندارم!
امیدوارم
ماجراهای بعد از آن
دروغ بوده باشد...