تا خال لبت نقطه حساس وجود است
حساس ترین منطقه در منطق مایی
- ۰ نظر
- ۰۸ مهر ۹۳ ، ۱۴:۱۱
دل تنگ مرا با دکمه پیراهنت وا کن
رها کن از غم سنجاق، موهای شرابی را!
فکر کن!
وقتی داری عکس های "پدر"ت را
بر روی تخت بیمارستان نگاه می کنی،
حامد زمانی هم با آن صدای دوست داشتنی برایت این بیت را بخواند:
"چجوری از تو دست بکشم؟ بدون تو نفس بکشم؟
تویی که تنها آقا، دل سوز منی"
پ.ن1:فکر نمی کردم اینقدر بی صبر باشم!
پ.ن2:
قد رعنای تو نور چشمان ماست آقا
بلند شو،این عکسهایت میکشد ما را...
جان ما را بگیرد آنکه خودش، حفظ کرده همیشه جانت را
خبر رفتن اتاق عمــل، کشـــته از صبـــح عاشقـــانت را
تو مسیحی و این دل شیدا، به هوایت همیشه مسلوب است
جان عالم فدایی نامت! مانگرانیم، حالتان خوب است؟!
منی که نام شراب از کتاب می شستم
زمانه کاتب دکان می فروشم کرد
کنون که کاتب دکان می فروش شدم
فضای خلوت میخانه خرقه پوشم کرد ...!
گیرم رقبا بر در تو صف زده باشند
تک بوسه ای ما را بده،یک دانه صفی نیست!
تنها تو بد ندیده ای از واعظان شهر
ما نیز در شمار شهیـــدان تهمتیم
حالم چو دلیری ست که از بخت بد خویش
در لشکر دشمن پسری داشته باشد...