دلم تنگ و دلم تنگ و دلم تنگ
گریبان غمت را می زنم چنگ...
- ۰ نظر
- ۰۵ فروردين ۹۳ ، ۱۳:۲۹
بادی که بوی پیرهنت را میاورد
ده درصدش هواست ، نود درصدش شراب !
کنار این همه مهمان چقدر تنهایم!
میان این همه ناخوانده،کفش های تو نیست...
روا بود که چنین بی حساب دل ببری؟
مکن که مظلمه خلق را جزایی هست!
"حضرت سعدی"
بر سر سفره ی عشق تو دعا گویت بود
ماهی سرخِ اسیری که گرفتار تو شـــــد...
سکوت می کنم و عشق در دلم جاری ست
که این شگفت ترین نوع خویشتن داری ست....
اگه حتی بجا خوندن تو کاسِت سرفه کنی!
با همین اِه اِه محبوب قلب ها می مونی!
.
.
پ.ن:منظور از کاسِت همان نوار ضبط است!
آن شب، شب آشناییام، یادت هست؟
گفتی تو به من کجاییام یادت هست؟
من حرف زدم، به لهجهام خندیدی
ای دل! دل روستاییام یادت هست؟