با عـــــــــــــــــــــــــــــــین

پیام های کوتاه
طبقه بندی موضوعی

۲۳۳ مطلب با موضوع «شعر» ثبت شده است

مرا هزار امید است

و هر هزار تویی...

 
بیا ...گناه ندارد به هم نگاه کنیم
و تازه داشته باشد،بیا گناه کنیم

نقاشی گیسوی پریشان تو سخت است

آنقدر که حسرت به دل فرشچیان ماند....

 صفایی بود دیشب با خیالت خلوت ما را
ولی من باز پنهانی تو را هم آرزو کردم !

عید است تمام شهر شادند ولی
نوکر نگران حرم ارباب است ...

لب های تو سرخ،چشمانت آبی

باید طرفدار چه تیمی باشم؟؟!

ما در ره عشق نقض پیمان نکنیم

گر جان طلبد، دریغ از جان نکنیم

دنیا اگر از یزید لبریز شود

 ما پشت به سالار شهیدان نکنیم...

ما و مجنون همسفر بودیم در وادی عشق
او به سرمنزل رسید و ما هنوز آواره ایم...

راضی ام زلف بیفشان و زمین گیرم کن
صید تو ظرفیت درد کشیدن دارد...

ای کاش زهیری بغل کنی مرا...