ارنست چگوارا:
دیگر نباید خفت...
قاضی : در السالوادور چه کار میکردی..؟
چگوارا : آفتاب میگرفتم..!
پس چرا ساختمان دادگستری را منفجر کردی ؟
چگوارا : جلوی آفتابم را گرفته بود.
قاضی : در السالوادور چه کار میکردی..؟
چگوارا : آفتاب میگرفتم..!
پس چرا ساختمان دادگستری را منفجر کردی ؟
چگوارا : جلوی آفتابم را گرفته بود.