امشب برای اولین بار
از خدا
شهادت
را برای فرار از مقاومت خواستم...
به گمانم کفر بزرگی مرتکب شدم.
- ۰ نظر
- ۳۰ دی ۹۲ ، ۲۲:۱۰
امشب برای اولین بار
از خدا
شهادت
را برای فرار از مقاومت خواستم...
به گمانم کفر بزرگی مرتکب شدم.
ای کاش داستان خواب چند روز پیش من
فقط به ماجرای کتاب ختم میشد...
آتش میگیرم وقتی صورت "علیرضا"به یادم می آید.
الان به این نتیجه رسیدم که منظور خواب چیزه دیگری بوده...
امشب من ودوستانم به سبب شاهکار های دولت راستگویان!!
خیلی عجیب افسرده هستیم.
حس بد سال های 82 و83 دوباره توسط همون افراد تکرار شد.
اما دشمن بداند:
ایرانی ها همیشه لبخند نمیزنند...